میدان مشق در زمان فتحعلی شاه ساخته شد و در زمان ناصرالدین شاه گسترش پیدا کرد. علت انتخاب آن میدان به منظور مشق سربازان، نزدیکی به میدان توپخانه و عمارت ارگ بود. ناصرالدین شاه در سفر دوم خود به فرنگ (1295 ه.ق) در یکی از مانورهای نیروی قزاق در روسیه شرکت می کند و فریفته نظم و انضباط و قدرت آنها می شود. به درخواست ناصرالدین شاه یک سال بعد امپراطور روسیه سرهنگ دومانتویچ را برای تشکیل یک قزاقخانه و همچنین رسیدگی نیروی نظامی ایران به تهران می فرستد.
این میدان از شمال به خیابان سوم اسفند (سرهنگ سخائی)، از شرق به خیابان علاءالدوله (فردوسی)، جنوب باغشاه ( سپه و امام خمینی امروزی) غرب به قوام السلطنه (سی تیر) می رسید.
میدان مشق از حیث داستان ها و روایت های تاریخی و همینطور بناهایی که داخل آن قرار دارد حائز اهمیت است.
میدانی که روزگاری در آن مشق نظام می شد یک میدان خاکی وسیع بود که قدیمی ها روزی شاهد بازی الک دولک و چلتوپ جوان ها در آن بودند. قابل ذکر است در اواخر دوره قاجار تمرین دوچرخه سواری و موتور سواری نیز در آن انجام می شد. این زمین خاکی شاهد داستان های بسیاری بوده است از پرواز بالن تا فرود هواپیما و اختراع بادبادک و …
در نهایت در پایان دوره قاجار به طور کامل دگرگون شد و با روی کار آمدن رضاشاه ساختمان های اداری متفاوتی در آن ساخته شد. از جمله اداره شهربانی، اداره ثبت املاک، وزارت امور خارجه، اداره گمرک، زندان کمیته مجازات، باشگاه افسران و …
مدتی بعد فکر ایجاد اولین باغ عمومی شهر تهران به نام باغ ملی در اراضی میدان مشق مطرح و به اجرا درآمد و نام دروازه میدان مشق (میدان مشق دو دروازه داشت) به سردر باغ ملی تغییر یافت.
جالب آن که درست در زمان ساخت این دروازه هنوز احمدشاه به عنوان آخرین پادشاه قاجار به رسمیت شناخته می شد. اما سردار سپه بی توجه به شخص اول مملکت دستور داد تا نام و سردیس او را بر سردر این دروازه بگذارند و به همین خاطر شاید بی مناسبت نباشد تا سردر باغ ملی را نمادی از کودتا در ایران به شمار بیاوریم.
این میدان بارها صحنه وقوع اتفاقات گوناگون بوده است. از آن جمله می توان به دار آویختن میرزا رضای کرمانی قاتل ناصرالدین شاه اشاره داشت، همچنین نخستین هواپیمای جدید در اواسط جنگ بین الملل اول در همین میدان به زمین نشست.
نویسنده مقاله: علی قلعه نویی
یک پاسخ
ممنون از توضیحات شیوای شما
خداوند به شما توفیق روزافزون بدهد